کریگ سینگلتون
بدترین کابوس شی جین پینگ حالا دارد در اوکراین صورت واقع پیدا میکند. صرفنظر از اینکه او اطلاعات دقیق یا پیشرفتهای از برنامههای تهاجمی روسیه داشته است یا خیر، دو موضوع تقریباً بدیهی به نظر میرسند: یکی اینکه شی انتظار داشت ارتش سرسخت نبرد روسیه، به سرعت اوکراینیها را نابود کنند، و دیگر اینکه انتظار داشت با گذشت این مدت زمان، پاسخ جامعه بینالملل خاموش شده باشد.
دو اتفاقی که هیچ کدامشان نیفتادند.
در عوض، جنگ آشفتهای که ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه، در اوکراین راه انداخته است، حالا به یک نمونه موردی تبدیل شده است از سیاقی که نباید! از آن طریق به تهاجم دست زد. و حتی بدتر از آن، شکستهای فراوان پوتین در میدان نبرد، احتمالاً هر گونه خوشبینی را که برنامهریزان نظامی چین در مورد باز پس گیری تایوان در ذهن داشتند، خنثی کرده است.
نتیجه اینکه حمله بیدلیل و همهجانبه پوتین به اوکراین، ممکن است آنچه را که تا همین اواخر بسیار بعید به نظر میرسید، محتمل کرده باشد: منحرف کردنِ (از مسیر خارج کردن) جدول زمانی پکن برای حمله به تایوان.
پیش از حمله روسیه، احتمال حمله کوتاهمدت چین به تایوان بسیار پایین بود. گرچه چین به دنبال رفع شکافهایی بوده است که ارتش این کشور با ارتش ایالات متحده دارد، ارتش آزادیبخش خلق (PLA) هنوز فاقد ابزار و دانش لازم برای مقابله با تهدیدات اتحاد مجدد پکن است. به علاوه مطابق شواهد اندکی که وجود دارند، چین به صورت فعال در حال بررسی طرحهایی برای حمله به تایوان است. دلیلش هم این است که شی مایل به حفظ ثبات، تا پیش از بیستمین کنگره حزب کمونیست در پاییز امسال است (یعنی زمانی که او قرار است دبیری حزب را برای دور سومی که غیر قابل تصور هم بوده، بر عهده بگیرد).
قطع به یقین، چین تهاجمات خود را در حریم هوایی تایوان و پیرامون آن افزایش داده است. با این حال، این تحریکات، نشاندهنده تهاجمی کوتاهمدت نیستند. در عوض، چنین عملیاتی اغلب جهت تقویت ناسیونالیسم داخلی اتفاق میافتند و با سالگردهای نمادین مهم در ارتباطاند. به عنوان مثال، PLA در ماه اکتبر گذشته، به مناسبت تأسیس چین، رکورد ارسال نزدیک به ۸۰ جنگنده و بمبافکن را به حریم هوایی تایوان ثبت کرد. هدف دیگر تهاجمات، آشکارا منصرف کردن تایوان است از پذیرش مواضع سیاسی منفور پکن. هفته گذشته جنگندههای چینی (درست پس از آنکه تسای اینگ ون، رئیس جمهور تایوان، حمایت خود را از اوکراین و دیگر سیاستمداران تایوانی اعلام کرد)، وارد حریم هوایی تایوان شدند. این اقدام آنان یکجور معادلسازی بود که میان اختلاف روسیه با اوکراین، و چین با تایوان انجام گرفت.
صرفنظر از این، اتحاد نظامی مجدد با تایوان یکشبه اتفاق نخواهد افتاد. به عبارت دیگر، این یک غافلگیری استراتژیک (مشابه آنچه تدارکات تهاجم روسیه برای همگان داشت) نخواهد بود. برای استقرار نیروهای چینی و عناصر لجستیکی مختلف در مناطق از پیش تعیینشده در امتداد سواحل چین، به هفتهها و بلکه ماهها زمان نیاز است. این تلاشهای بزرگ در مقایسه با دشواری عظیمی که ارتش چین برای انتقال نیروهای خود به تعداد محدودی از سایتهای فرود مناسب تایوانی در بیش از ۱۰۰ مایل دریایی با آن روبرو خواهد بود، چیز بزرگی محسوب نمیشود. پیچیدهتر شدن داستان برای ارتش چین، آنجاییاش است که این ارتش بیش از ۴۰ سال است که چیزی شبیه جنگ را تجربه نکرده است. و این همان دلیلیست که چین از مشاور روسیه درخواست راهنمایی کرده است... زیرا او میتواند راهحلهایی را برای چالشهای این چنینی ابداع کند.
لازم نیست راه دوری بروید. تمرینات دریایی سهجانبه ماه ژانویه _لقب کمربند امنیتی دریایی ۲۰۲۲_ را در نظر بگیرید که طی آن چین، روسیه و ایران به دنبال تقویت مهارتهای عملیاتی ضدهوایی و شبانه خود در دریا بودند.
پس برنامهریزان چینی باید چه تصوری داشته باشند، زمانی که شاهد تلاش شرکای روسی خود برای دستیابی به هر یک از اهداف اعلامشده خود در اوکراین هستند؟
در سطحی کاملاً عملیاتی (لااقل از دید پکن)، حمله به اوکراین باید که راهگشای روسیه باشد. روسیه مزیت مجاورت فیزیکی با قربانی خود را دارد... مزیتی که به او امکان وارد کردن آسان نیروهای زمینی را از طریق مسیرهای زمینی قابل دسترس فراهم میکند. روسیه که پیشتر نیز در سال ۲۰۱۴، کریمه را الحاق کرده بود، در مورد صحنه عملیات نیز دانش گستردهای دارد. برخلاف چین، ارتش کشور روسیه، در جنگهای شهری نیز مهارت دارد. علاوه بر این روسیه دههها زمان خود را صرف تقویت روابط عمیق اقتصادی و تجاری با کشورهایی در سراسر اروپا کرده است که میتوانند واکنش غرب را خنثی کنند. همانطور که همه میدانیم بسیاری از کشورهای اروپایی حالا بیش از هر زمان دیگری به نفت و گاز روسیه وابستهاند. برخی از این کشورها (نظیر لهستان و استونی و اسلواکی و فنلاند) برای بیشتر نیازهای انرژی خود (اگر نگوییم همهشان) به روسیه متکی هستند. بنابراین استراتژی پوشش ریسک پوتین، مبتنی بوده است بر محدود کردن توانایی اروپا علیه هر انتقامجویی بر ضد روسیه.
بزرگترین دسیسه چین باید تمایل مردم اوکراین باشد برای به خطر انداختن جان خودشان در دفاع از دموکراسی، و همینطور توانایی کیف برای کنترل کامل محیط اطلاعاتی. در هر ساعت، ویدئوهایی از نبرد نیروهای روسی با مبارزان مقاومت اوکراینی در سالنهای نشیمن و دفاتر تحریریه در سراسر جهان پخش میشوند. حالا ولودیمیر زلنسکی، که به شدت از ترک کشور خود و خروج از آن اجتناب میکند، با در اختیار داشتن تنها یک گوشی هوشمند، به نمادی از سرپیچی دموکراتیک بدل گردیده است. بدتر آنکه صدها سرباز روسی، داوطلبانه سلاحهای خود را زمین گذاشته و از کشتن غیرنظامیان بیگناه اجتناب کردهاند.
آیا احتمال دارد که همین چالشهای تاکتیکی برای ارتش بیتجربه چین نیز در طول تهاجمش به تایوان اتفاق بیفتد؟ پاسخ ساده است: البته که ممکن است... و به همین دلیل هم هست که چین به شدت اوضاع را زیر نظر گرفته است.
به طور کلی، پکن سخت میتوانست واکنش یکپارچه بینالمللی را به تهاجم روسیه پیشبینی کند. صادقانه بگوییم هیچ کس توان پیشبینی این موضوع را نداشت. شدت تحریمهای غرب علیه مسکو، از جمله قطع ارتباط بانک مرکزی روسیه از سیستم مالی جهانی، موضوع بیسابقهای بوده است. در حال حاضر تحریمهای غرب، همراه با کنترل جدید صادرات، اقتصاد روسیه را به ویرانی خواهد کشاند... تا حدی که شاید هیچ وقت احتمال بازیابی کامل آن نیز وجود نداشته باشد. همزمان به نظر میرسد که اروپا و ایالات متحده آماده پذیرش هزینههای مرتبط با چنین اقدامات سختی هستند... حتی اگر به قیمت رشد اقتصادی خودشان و یا روابط گسترده با بخش خصوصی روسیه باشد.
چین حالا خود را در حال دفاع از اقدامات روسیه میبیند؛ آن هم در کنار جمع کوچکی از کشورهای شکستخوردهای چون کره شمالی و سوریه و بلاروس.
بیرون راندن روسیه از نظم بینالمللی به سازمان ملل نیز تسری خواهد یافت؛ جایی که چین به طور گسترده سعی کرده است در آن برند بینالمللی خود را ایجاد کرده و اعمال نفوذ داشته باشد. در عرض چند روز، دیپلماتهای سازمان ملل، روسیه را از جایگاه «یکی از اعضای دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل»، تا حدی نزدیک به «راندهشدگی کامل»، تنزل دادند. چین حالا خود را در حال دفاع از اقدامات روسیه میبیند. آن هم در جمع کشورهای شکستخوردهای نظیر کره شمالی و سوریه و بلاروس. رهبری این گروه از ناسازگاران بینالمللی، فاصله زیادی دارد با هدفی که شی برای آغاز «یک عصر جدید در روابط بینالملل» مدنظر داشته است؛ در این یکی پکن و مسکو قرار است جایگزین ایالات متحده و اتحادیه اروپا شوند. به علاوه اگر چین تصور میکرد که پس از حمله نظامی به تایوان، پیوندهای تجاریاش با سایر کشورها آن را در برابر محکومیتهای چندجانبه محافظت خواهد کرد، حالا تمام شواهد حاکی از آناند که پکن باید در این مفروضات خود تجدیدنظر نماید.
مسئله بزرگی که ناشناخته مانده است اینکه: پکن چگونه در این عرصه جدید و ناشناخته حرکت خواهد کرد. پاسخ ساده این است که: هیچکس نمیداند _حتی خود چینیها. اغراقآمیز نیست اگر ادعا کنیم که دو هفته اخیر کل دنیا را به هم ریخته است. مهمتر آنکه نبرد اوکراین نیز هنوز به پایان نرسیده. با این وجود آنچه مسلم است اینکه: چین هرگز نبردی را که امکان شکست در آن وجود داشته باشد، آغاز نخواهد کرد... تا چه رسد به اینکه بخواهد شکستی سنگین را متحمل شود. در عوض پکن بهترین کار ممکن را انجام خواهد داد: استراتژی بازپسگیری تایوان با هر وسیلهای که سادهتر از جنگ باشد. تایوان احتمالاً با حملات سایبری فزاینده و سایر اقداماتی که با هدف تضعیف روحیه مردم انجام میگیرد، روبرو خواهد شد. چین همچین کمپین خود را برای مشروعیتزدایی از تایوان در عرصه بینالملل تسریع خواهد کرد؛ همانطور که به رسمیت شناختن تایپه در مجامع مختلف بینالمللی را انکار کرده و شاید حتی تلاش خود را برای کاستن از شمار کشورهایی که تایوان را به رسمیت میشناسند، انجام دهد.
این اخبار خوب نیستند.
خبر خوب این است که اوکراینیها به شیوه خودشان، نقشهای را هم به ایالات متحده و هم به سایر کشورهای سراسر اروپا و اقیانوس برای تقویت انعطافپذیری تایوان ارائه کردهاند. این به معنای سختتر کردن زیرساختهای سایبری تایوان، تخصیص منابع مازاد جهت شناسایی و نظارت زودهنگام، و سرمایهگذاری در آموزش و تجهیزات تخصصیِ طراحیشده برای قدرت بخشیدن به جمعیت غیرنظامی تایوان، جهت دفع تهاجم نظامی چین است. در واقع این تحرکات باید با تلاشهای غرب برای تقویت قابلیتهای دفاعی تایوان همراه شوند. ترفندی که باید به کار گرفت این است که تلاشهای خودتقویتکننده را متعادل کنیم و در عین حال پکن را از چیدن هر نوع منطق مشروعی برای انجام حملهای غیرقانونی منع کنیم... یا لااقل او را به سوی راهکارهایی بکشانیم که از سوی جامعه بینالملل به طور گسترده مورد پذیرش قرار گرفته باشند.
البته که این حرفها، گفتنشان راحتتر از انجام دادنشان است... کما اینکه گرد هم آوردن دنیا برای دفاع از اوکراین نیز کار راحتی نبوده و نیست.
#روزنامه اینترنتی فراز #سایت فراز
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟